دیار عشق

شخصی

دیار عشق

شخصی

متن گفت‌وگوی شمس و مولانا


شمس:

هر زمان نو می‌شود دنیا و ما     
بی‌خبر از نو شدن اندر بقا
 
پس تو را هر لحظه مرگ و رجعتی‌ست
مصطفی فرمود دنیا ساعتی‌ست
آزمودم مرگ من در زندگی‌ست
چون رهی زین زندگی پایندگی‌ست 

مولانا:

کیستی تو؟


شمس:

کیستی تو؟

مولانا: قطره‌ای از باده‌های آسمان
 و الی آخر..... 

امروزه با پیشرفت علم پزشکی ما می دانیم که هر روز تعداد بسیار زیادی از سلول های ما (غیر از سلول های عصبی و ماهیچه ای) می میرند و تعداد بسیاری نیز از نو متولد می شوند به طوری که هر چند روز یکبار کل سلول های بدن جایگذین می شوند. این برای ما یک حقیقت علمی ثابت شده هست اما شمس تبریز این مطلب رو از کجا می دونست؟ 

هر زمان نو می شود دنیا و ما

بی خبر زین نو شدن اندر بقا

پس تو را هر لحظه مرگ و رجعتی‌ست
مصطفی فرمود دنیا ساعتی‌ست
آزمودم مرگ من در زندگی‌ست
چون رهی زین زندگی پایندگی‌ست

اینه که میگن اسرار حق رو مردان حق می دانند.سالها پیش شمس تبریز که مولانا با یک برخورد عاشق او می گردد یکی از این اسرار را بر زبان آورد و مولانا از دست رفت تا از نو خویشتن را بدست آورد. 

در قرآن آمده که موسی در راهی با فردی همراه شد که اسراری را میدانست که موسی نمیدانست!!! 

شمس ؛ خضر و... که هستند؟اولیای الهی پنهانند و تأثیر گذار...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد