دیار عشق

شخصی

دیار عشق

شخصی

حالی با نیما


که تواند مرا دوست دارد


وندر آن بهره خود نجوید؟


هر کس از بهر خود در تکاپوست


کس نچیند گلی که نبوید


عشق بی حظ و حاصل خیالی ست!

***

آنکه پشمینه پوشید دیری،


نغمه ها زد همه جاودانه؛


عاشق زندگانی خود بود


بی خبر در لباس فسانه


خویشتن را فریبی همی داد...

...

***

حافظا این چه کید و دروغیست


کز زبان می و جام و ساقی ست؟


نالی ار تا ابد باورم نیست


که بر آن عشق بازی که باقیست.


من بر آن عاشقم که رونده است...

...

***

 نیما (دی ماه ۱۳۰۱)


(برگرفته از شعر افسانه)